جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
کد خبر: 391186
۲۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۵۰
امام رضا(ع)

حوزه/ سخن گفتن خدا با مخلوق به سان سخن گفتن مخلوق با مخلوق نيست، او هرگز با باز كردن دهان و به كار گرفتن زبان سخن نمى گويد، بلكه آنگاه كه مشيّت او بر تحقق چيزى تعلق گرفت، با گفتن «كُن» محقّق و جامه هستى مى پوشد.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» حضرت آیت الله سبحانی در کتاب مناظره های معصومان علیهم السلام ماجرای سئوالات «کلامی ابوقّره» و پاسخ های عالمانه عالم آل محمد(ص) را بیان کرده است.

 صفوان بن يحيى از اصحاب حضرت رضا (عليه السلام) مى گويد: ابوقرّه همكار شبرمه كه از فقيهان عراق بود، از من خواست كه از حضرت رضا (عليه السلام) اجازه بگيرم تا او شرفياب محضر حضرت گردد، اجازه صادر شد و هر دو در محضر امام نشستيم، ابوقره از حضرتش بسيارى از احكام مربوط به مواريث و غيره را سؤال كرد تا اين كه سؤال از فروع به اصول منتهى شد، اينك قسمتی از مناظره ابوقرّه با امام رضا علیه السلام نقل مى گردد:

ابوقرّه: فدايت شوم خدا با چه زبانى با موسى سخن گفت؟

امام رضا(عليه السلام): خدا و رسول او آگاهند كه با چه زبانى از زبان هاى رايج دنيا بوده، آيا سريانى يا عبرى و يا غيره بوده است؟

ابوقرّه زبان خود را درآورد و گفت: مقصود من اين زبان گوشتى است.

امام رضا(عليه السلام): سبحان الله، خدا از آن چيزى كه تو مى گويى پيراسته است، من به خدا پناه مى برم كه او را به خلق خود تشبيه كنم، يا بگويم او نيز به سان ما سخن مى گويد، براى خدا مثل و نظيرى نيست.

ابوقرّة: پس چگونه با موسى سخن گفت؟

امام رضا(عليه السلام): سخن گفتن خدا با مخلوق به سان سخن گفتن مخلوق با مخلوق نيست، او هرگز با باز كردن دهان و به كار گرفتن زبان سخن نمى گويد، بلكه آنگاه كه مشيّت او بر تحقق چيزى تعلق گرفت، با گفتن «كُن» محقّق و جامه هستى مى پوشد، پس با مشيّت خود سخن آفريد و به موسى فرمان داد و يا او را بازداشت، بى آنكه معنايى در نفس او به گردش درآيد و سير سخن گفتن عادى بشر را طى كند.

ابوقرّة: درباره كتب آسمانى چه مى گوييد (شايد تصور كرده كه خدا با زبان خودش، مطالب آن كتاب ها را بيان كرده است)؟

امام رضا(عليه السلام): تورات و انجيل و زبور و فرقان و هر كتابى كه خدا فرستاده است، همگان مايه نور و هدايتند و همگى حادث هستند و قهراً غير خدا خواهند بود، و مقصود اين است كه تكلم از صفات فعل خداست، نه صفات ذات او.

آن گاه امام به آياتى بر حادث بودن كتب آسمانى استدلال مى كند، چنان كه مى فرمايد: «مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْر مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَث إِلاَّ اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ».(1)

هيچ يادآورى تازه اى از طرف پروردگارشان براى آنها نمى آيد، مگر آن كه با بازى به آن گوش مى دهند!.

ابوقرّه: اگر كلام خدا غير ذات خداست، آيا راه فنا را در پيش خواهد گرفت؟

امام رضا(عليه السلام): البته همگى راه فنا را پيش خواهند گرفت، زيرا ماسوى الله فانى مى شوند.

ابوقرّه: براى ما روايت كرده اند كه خدا «رؤيت» و «سخن گفتن» خود را بين دو پيامبر تقسيم كرده است، با موسى سخن گفته و ديدار خود را به محمد(صلى الله عليه وآله) داده است.

امام رضا(عليه السلام): به من بگو چه كسى از خدا به اِنس و جن اين آيه ها را آورده:

1. «لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ»، ديدگان او را درك نمى كنند.

2. «لاَ يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا»، هيچ فردى نمى تواند بر او احاطه علمى پيدا كرده است.

3. «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيءْ»، براى او مانندى نيست.

آيا جز پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) است كه اين آيه ها را از جانب خدا آورده است.

ابوقره: آرى همو آورده است.

امام رضا(عليه السلام): آيا مى شود مردى از جانب خدا بيايد و براى مردم اين آيه ها را تلاوت كند، سپس بگويد: من او را با دو چشم خود ديده ام، و بر او احاطه پيدا كرده ام، چرا خجالت نمى كشيد؟ زنديق ها نتوانستند چنين دروغى را از زبان پيامبر (صلی الله علیه وآله) نقل كنند، ولى شما چنين دروغى را از زبان ایشان نقل مى كنيد، آن حضرت از جانب خدا آن سه آيه را آورده است، ولى در عين حال او را ديده است؟!! بنابراين اگر روايتى در اين مورد حاكى از رؤيت پيامبر (صلی الله علیه وآله) باشد، آن بى ارزش است، زيرا مخالف قرآن است.

ابوقرّه: ا گر آنچه كه مى گوييد صحيح است، پس چرا حضرت را به معراج برد؟

امام رضا(عليه السلام): در خود آيه معراج پاسخ سؤال شما هست «لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا».(2)

او را براى آن برد كه نشانه هاى عظمت خود را به او بنماياند، مسلّماً آيات خدا غير از خدا هستند.

ابوقرّه: پس خدا كجاست؟

امام رضا(عليه السلام): خدا جايگاه خاصى ندارد، او در همه نقاط حضور دارد زيرا او مدير جهان آفريش و نگه دارنده آسمان ها و زمين است و امكان ندارد چنين فردى غايب از جهان باشد.

ابوقرّه: او در بالاى آسمان ها نيست؟

امام رضا(عليه السلام): اگر چنين باشد پس معنى آيه: «وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ» (3)، او با شماست هر كجا باشيد، چيست؟ آن كس كه با ماست نمى تواند محدود در آسمان ها باشد؛ بنابراين بايد گفت؛ او بر همه هستى احاطه دارد و در همه جا هست، البته نه به اين معنا كه در اشيا حلول كرده، ولى خود مكانى دارد، بلكه حضور قيّومى دارد.

ابوقرّه: اگر خدا در آسمان ها نيست، چرا دست ها را به هنگام دعا به آسمان بلند مى كنيم؟

امام رضا(عليه السلام): خداوند بندگان خود را به نيايش هاى گوناگون دعوت كرده است؛ امر كرده به هنگام نماز رو به كعبه نماز گزاريم در حالى كه خدا در كعبه نيست، از اين جهت در مقام دعا و تضرع امر كرده دست ها را باز كرده و به سمت آسمان بلند كنند تا نشانه عبوديت و بندگى باشد.

ابوقرّه: چه كسى به خدا نزديك تر است؟ فرشتگان؟ يا مردم روى زمين؟

امام رضا(عليه السلام): اگر مقصود از نزديكى، نزديكى مكانى است كه با وجب و ذرع و مانند آن سنجيده مى شود، همه آفريده ها نسبت به خدا يكسانند، زيرا همه آنها مخلوق خدا هستند و هرگز انجام كارى او را از كار ديگر باز نمى دارد. او در حالى كه آفريده هاى بالا را تدبير مى كند، به امور آفريده هاى پايين نيز مى رسد، بى آنكه در اين زمينه براى او رنجى و زحمتى باشد.

و اگر مقصود از نزديكى، نزديكى از نظر وسيله است، يعنى كدام وسيله انسان را به خاطر نزديك تر مى سازد، طبق روايت شما، بنده خدا در حال سجده از همه حال ها به خدا نزديكتر است.

و نيز شما روايت كرده ايد كه چهار فرشته هم زمان به هم رسيدند، يكى از جانب بالا ديگرى از جانب پايين، سومى از جانب شرق و چهارمى از جانب غرب و همگى گفتند ما از نزد خدا مى آييم، و ما را براى مأموريتى خاص فرستاده است، و اين گواه آن است كه همه موجودات نسبت به او يكسانند و نزديكى و دورى از اين نظر، متصور نيست.

ابوقرّه: آيا يكى از نام هاى خدا «محمول» نيست؟

امام رضا(عليه السلام): هرگز ما در اسماى حُسناى خدا چنين اسمى نداريم.

خدا مى فرمايد: «وَ للهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَي فَادْعُوهُ بِهَا» (4)، خدا داراى نام هاى زيبا است، او را بدان نام ها بخوانيد.

و كلمه «محمول» بار منفى دارد، و لذا نمى توان خدا را با اين لفظ خواند.

ابوقرّه: چگونه چنين نامى را براى خدا نفى مى كنید حال آن که خدا به اين نام خوانده شده است، روايتى كه مى گويد هر موقع خدا خشمگين گردد، فرشتگان حامل عرش او نوعى سنگينى بر دوش خود احساس مى كنند و هر موقع خشم خدا فروكش كند، آنان احساس سبكى مى نمايند.

امام رضا(عليه السلام) پاسخ بسيار شيرين و دندان شكنى داد، فرمود: به من بگو خدا از روزى كه ابليس را لعن كرده تا به امروز و تا روز قيامت، نسبت به او خشمگين هست يانه؟

ابوقره: بلى خدا از همان زمان تا روز رستاخيز نسبت به ابليس خشمگين است.

امام رضا(عليه السلام): پس در چه هنگامى خدا خشمش فروكش كرده تا فرشتگان احساس راحتى كند، فرض اين است كه او پيوسته نسبت به ابليس خشمگين است از اين جهت فرشتگان پيوسته بايد تا روز رستاخيز احساس سنگينى كنند و در نتيجه دوش هاى آنان سنگين بار باشد، پس چگونه مى گوييد پس از فروكش كردن خشم، آنها احساس سبكبارى مى كنند، سپس امام فرمود: واى بر تو! چگونه خدا را با وصفى كه حاكى از دگرگونى در ذات اوست، توصيف مى كنى كه او هم به سان بشر نيست از حالى به حالى تغيير مى كند؟ و او صفات آفريده هاى خود را دارد. خدا پيوسته با مخلوقات دگرگون شده هست امّا او هرگز دگرگونى نمى پذيرد.

صفوان بن يحيى مى گويد: ابوقرّه از پاسخ امام (علیه السلام) در حيرت فرو رفت و پاسخى نداشت، پس برخاست و جلسه را ترك كرد.(5)

پاورقی:

1 . انبياء: 2.

2 . اسراء: 1.

3 . حديد: 4.

4 . اعراف: 180.

5 . كافى، ج1، باب فى ابطال الرؤية، ص 130، شماره 2. و نيز بحارالأنوار، ج4، ص 152 و ج10، ص 343، و نيز يادآور مى شويم كه ما مناظره امام را به طور خلاصه ترجمه كرديم بخش هايى كه جنبه تخصصى كلام اهل سنت را داشت، به زمان ديگرى موكول كرديم.

منبع: مناظره هاى معصومان (علیهم السلام). آیت الله العظمی سبحانی.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha